در دل من چیزی است
مثل یک بیشه نور
مثل خواب دم صبح
و چنان بیتابم
که دلم میخواهد
بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه
دورها آوایی است،که مرا میخواند
من چه سبزم امروز
و چه اندازه تنم هوشیار است!
نکند اندوهی
سر رسد از پس کوه ...
(سهراب سپهری)
خاطرم نیست تو از بارانی؟یا که از جنس نسیم ...هرچه هستی گذرا نیست هوایت ... بویت ...فقط آهسته بگو ... با دلم می مانی؟ ...عیدت مبارک عزیزم بوس
من بدنبال کسی می گردمکه نگاهش آبی ستو دلش راز شقایق دارد ...جو سهراب منو گرفتهیکی بیاد منو بگیره .....!
می بینم که ... هیشکی جز من نظر نمیذاره:دیشایدم میذاره هنوز تایدش نکردی:دیمن چه زردم امشبحالم گرفته ست شیوا ...:(
وبلاگ زیبایی هست . ادامه بدیدموفق باشید
خاطرم نیست تو از بارانی؟
یا که از جنس نسیم ...
هرچه هستی گذرا نیست هوایت ... بویت ...
فقط آهسته بگو ... با دلم می مانی؟ ...
عیدت مبارک عزیزم بوس
من بدنبال کسی می گردم
که نگاهش آبی ست
و دلش راز شقایق دارد ...
جو سهراب منو گرفته
یکی بیاد منو بگیره .....!
می بینم که ... هیشکی جز من نظر نمیذاره:دی
شایدم میذاره هنوز تایدش نکردی:دی
من چه زردم امشب
حالم گرفته ست شیوا ...:(
وبلاگ زیبایی هست . ادامه بدید
موفق باشید